-
آمریکا و حامیانش ذینفعان اصلی حضور داعش در عراق
کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به روابط تیره بغداد و ریاض، تاکید کرد که داعش منافع آمریکا و دنبالهرو های این کشور در عراق را تامین میکند.
وقتی در دهم آذر سال 1316 آيت الله سيد حسن مدرس مظلومانه و غريبانه شهید شد هنوز قدرش ناشناخته بود، شخصي كه به تعبير امام خميني(رضوان الله علیه)، القاب برايش كوچك است، شخصي كه عملش به حدي از صحت و پاكي برخوردار بود كه حتي تمجيد مخالفان را نيز برمي انگيخت و كتب تاريخي مشحون از ذكر خير اوست.
شهید سیدحسن مدرس بر حسب اسناد تاریخی از سادات طباطبایی زواره است که نسبش به حضرت امام حسن مجتبی (ع) میرسد. جدش «سید عبدالباقی» بیشترین نقش را در تعلیم سیدحسن ایفا نمود و او را به مسیر علم و تقوا هدایت کرد. وی در سال 1298 ه.ق به منظور ادامه تحصیل علوم دینی رهسپار اصفهان گردید و به مدت 13 سال در حوزه علمیه این شهر محضر بیش از سی استاد را درک کرد. وی طی این مدت ادبیات عرب، فقه، عرفان، فلسفه و اصولی را فراگرفت و به درجه اجتهاد رسید.
آیت الله سید حسن مدرس پس از اتمام تحصیلات در اصفهان در شعبان 1311 هـ .ق وارد نجف اشرف شد. در مدرسه منسوب به صدر سکونت اختیار نمود و با عارف نامدار «حاج آقا شیخ حسینعلی اصفهانی» هم حجره گردید. مدرس در این شهر از جلسه درس آیات عظام سیدمحمد فشارکی و شریعت اصفهانی بهره برد و با سیدابوالحسن اصفهانی، سید محمد صادق طباطبایی و شیخ عبدالکریم حائری، سید هبهالدین شهرستانی و سیدمصطفی کاشانی ارتباط داشت و مباحثههای دروس خارج را با آیت اله حاج سیدابوالحسن و آیتالله حاج سیدعلی کازرونی انجام میداد. وی به هنگام اقامت در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته به کار میپرداخت و درآمد آن را در پنج روز دیگر صرف زندگی خود مینمود. پس از هفت سال اقامت در نجف و تأیید مقام اجتهاد او از سوی علمای این شهر به سال 1318 ه. ق (در چهل سالگی) از راه ناصریه به اهواز و منطقه چهارمحال و بختیاری راهی اصفهان گردید.
دوران تدریس
مدرس پس از بازگشت از نجف در اصفهانی اقامت نمود. وی در مدارس علميه درس فقه و اصول و منطق و شرح منظومه میگفت و در روزهای پنجشنبه طلاب را با چشمههای زلال حکمت نهجالبلاغه آشنا مینمود. تسلط وی به هنگام تدریس در حدی بود که از این زمان به "مدرس" مشهور گشت. وی همراه با تدریس، با حربه منطق و استدلال با عوامل ظلم و اجحاف به مردم به ستیز برخاست و با اعمال و رفتار زورمداران مخالفت کرد. و در این زمان با اجحاف و زورگوییهای «صمصامالسلطنه» نسبت به مردم اصفهان مبارزه میکرد و میگفت آنها (حاکمان قاجار) دیروز به نام استبداد و اینها امروز به نام مشروطه مردم را کتک میزنند.
صمصامالسلطنه با مشاهده این وضع دستور توقیف و تبعید مدرس را صادر کرد اما وقتی ماجرای تبعید این فقیه به گوش مردم اصفهان رسید کسب و کار خود را تعطیل و به دنبال مدرس حرکت کردند. این وضع حاکم اصفهان را ناگزیر به تسلیم نمود و از روی ناچاری در اخذ مالیات و دیگر رفتارهای خود تجدیدنظر کرد و مدرس هم در میان فریادهای پرخروش مردم که میگفتند "زنده باد مدرس"، به اصفهان بازگشت.
تسلیمناپذیری او در مقابل کارهای خلاف و امور غیرمنطقی بر گروهی سودجو و فرصتطلب ناگوار آمد و تصمیم به ترور او گرفتند. اما با شجاعت مدرس و رفتار شگفتانگیز او این ترور نافرجام ماند و افراد مذکور در اجرای نقشه مکارانه خود ناکام ماندند. مدرس با ورود به تهران در اولین فرصت درس خود را در مدرسه سپهسالار (شهید مطهری کنونی) آغاز نمود و ضمن شرکت در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی امور درسی را منظم و نظامنامه تحصیلی طلاب را تدوین کرد. از آن شهید رسالهای در فقه استدلالی به جای مانده که اگر صاحبان فن و اهل نظر آن را بررسی کنند تصدیق مینمایند که در صورت تکمیل، این کتاب همتراز کتاب مکاسب شیخ انصاری است و از کارهای مهم و در خور توجه این فقیه فرزانه تدوین تفسیر جامع برای قرآن بود که از آثار قلمی وی تا بیست اثر در حال حاضر در دسترس میباشد.
ورود به مجلس
در اصل دوم متمم قانون اساسی ایران پیشبینی شده بود که قوانین مصوبه مجلس شورای ملی باید زیر نظر هیأتی از علما و مجتهدان در مجلس حضور داشته و بر قوانین مجلس ناظر باشند و مفاد آن از نظر شرعی به تأیید و امضای آنها برسد. در دوره دوم مجالس از سوی فقها و مراجع تقلید شهید مدرس به عنوان مجتهد طراز اول برگزیده شد تا به همراه چهار نفر از مجتهدان دیگر مجلس رفته، بر قوانین مصوب آن نظارت داشته باشد. موقعیت حساس ایران و بیکفایتی زمامداران و نفوذ کامل بیگانگان شرایطی را بر ایران تحمیل ساخت که با استقامت و پایداری شهید مدرس برخی از این شرایط تحمیلی خنثی گردید. یکی از این موارد اولتیماتوم ننگین دولت روس به همدستی دولت انگلیس بود که طی آن خواهان اخراج «مستر شوستر» گردید. بر اثر این مخالفت و نیز تظاهرات مردم به تبعیت از روحانیون، مجلس موفق نشد برای جواب دادن به دولت روس تصمیمی اتخاذ کند.
حیلهگران انگلیس که قدرت مبارزه و نفوذ روحانیت متعهد را به طوری عینی مشاهده کردند، تصمیم گرفتند به منظور کاستن از فروغ این اقتدار معنوی و استمرار سلطه خویش بر ایران، نظامی را به وجود آورند تا ستیز با روحانیت و باورهای دینی را اساس کار خود قرار دهد. فردی که اجرای مطامع و این حیله جدید استعمار انتخاب گردید «سیدضیاءالدین طباطبایی» مدیر روزنامه «رعد» بود که به انگلستان تمایل داشت و در صدد آن گردید تا با کودتای ننگین سوم اسفند 1299 روح قرارداد وثوقالدوله را در کالبدی دیگر بدمد. در همان زمان مدرس با هوش ذاتی و فراستی که داشت فهمید که حرکت وی ساخته و پرداخته انگلستان است و پس از چهل سال که اسناد وزارت خارجه انگلستان انتشار یافت پیشبینی خود را به اثبات رسانید.شخص دیگری که در انجام این کودتا نقش مهمی برعهده داشت «رضاخان» بود که بعدها به پهلوی معروف شد.
در نیمه شب سوم اسفند 1299 نیروهای قزاق به سرکردگی این خائن خائف وارد تهران شده، با همدستی و توافق قبلی شهربانی، به دستگیری مبارزان و افراد آزادیخواه پرداخت و بلافاصله حکومت نظامی اعلام شد. مدرس که چون خاری در چشم این خودباختگان بود، در همان لحظات اول دستگیر و روانه زندان گردید. موقعی که او را از خانه به تبعیدگاه قزوین میبردند به درخت زردآلویی که در باغچه خانهاش بود اشاره کرد و به فرزندش گفت نگران من نباشید، با شکفتن این شکوفهها بازمیگردم. پیشبینی او درست از آب درآمد و دوران زندانی مدرس در کابینه سیاه سیدضیاء 93 روز طول کشید که این مدت پایان عمر کوتاه این کابینه بود.
یکی از حوادث اسفبار که با دوران مجلس چهارم مصادف بود طغیان رضاخان در مقام وزارت جنگ است. وی سعی داشت امور نظمیه، بودجه و قوای نظامی را تحت اختیار خود قرار دهد. شهید مدرس بدون آنکه از تشکیلات عنکبوتی رضاخان هراسی به دل راه دهد با قدرت معنوی فوقالعادهای مبارزه با این چهره منفور را آغاز کرد و در جلسه 148 دوره چهارم مجلس که مصادف با 12مهر 1301 بود نطقی علیه رضاخان بیان کرد و اظهار داشت: "در وضع کنونی امنیت مملکت در دست کسی است که اغلب ما از دست او راضی نیستیم و باید بدون ترس و پرده بگویم که ما قدرت داریم او را عزل کرده برکنارش کنیم!"
با فرارسیدن دوره هفتم مجلس شورای ملی در سال 1307 رضاخان تصمیم گرفت به هر نحو ممکن از ورود مدرس و یارانش به مجلس جلوگیری کند و به همین دلیل انتخاباتی کاملا فرمایشی برگزار کرد. به نحوی که حتی یک رأی به نام مدرس از صندوقها بیرون نیامد به همین علت مدرس در مجلس درس خود گفت: " (اگر) 20هزار نفر از مردمی که در دورههای گذشته به من رأی دادند همگی مرده باشند یا رأی نداده باشند پس آن یک رأی را که خودم به خودم دادم چه شده است!"
مجلس از دیدگاه امام خمینی(ره)
مجلس شورای اسلامی، مجلس مشورت است. مجلسی که باید متفکرین مسائلی را که مایحتاج ملت و کشور است در میان بگذارند، با هم مشورت و مباحثه کنند. شما آقایان وکیل مردم هستید و باید آنچه دلخواه ملت هست و آنچه دلخواه اسلام است آنجا مطرح بشود و همه چیزش اسلامی باشد. بر فرض من با شما ـ خدای نخواسته ـ یک حساب خورده ای دارم نباید در مجلس به این حسابها رسیدگی شود، بلکه مجلس مرکز همه قدرت ها و قانون ها است و این مجلس است که همه را هدایت می کند و باید هدایت کند. پس شأن مجلس باید حفظ شود.
کلامی از امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) درباره شهید مدرس
امام خمینی (ره): «... در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرس که القاب برای او کوتاه و کوچک است ستاره درخشانی بود بر تارک کشوری که از ظلم و جور رضاشاهی تاریک مینمود و تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد ارزش این شخصیت عالیمقام را نمیتواند درک کند.»
مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی): « اثبات یگانگی دین و سیاست و تحقق خواسته های تاریخی ملت در این کشور، حاصل فداکاریهای بی شمار نخبگان و جانبازی شهیدان معظم، همچون مدرس است بنابراین قوانین و حاصل فعالیتهای مجلس باید منطبق بر اسلام باشد»
اولویت بندی در کار مجلس
حضرت امام خمینی(ره) در زمینه اولویت بندی کارهای مجلس شورای اسلامی خطاب به نمایندگان می فرمایند: نمایندگان محترم مجلس قبل از پرداختن به لوایح و تبصره ها و مواد غیرضروری به فکر مسائل اصلی و کلیدی کشور باشند، و بر اساس اسلام عزیز در کمیسیون ها با طرح قوانین و لوایح به سمتی حرکت کنند که مشکلات اساسی کشور مرتفع، و سیاست های زیربنایی در امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در راستای کمک به محرومین و رفع استضعاف، به مورد اجرا درآید.
تبعید و شهادت
شامگاه ۱۶ مهر ۱۳۰۷ سرتیپ درگاهی، رئیس شهربانی تهران و همراهانش به منزل مدرس هجوم آوردند و وی را ابتدا به یکی از روستاهای اطراف مشهد و سپس به شهر دورافتاده خواف تبعید کردند. شهید مدرس در خواف در قلعهای نظامی زندانی شد و تحت نظر شدید مأموران امنیتی قرار گرفت و ممنوعالملاقات شد. دوران تبعید او بیشتر از نه سال طول کشید. سرانجام غروب ۲۶ رمضان سال ۱۳۵۷ق برابر با ۱۰ آذر سال ۱۳۱۶ش سه مأمور نزد مدرس آمدند و چای سمی را به اجبار به او خوراندند. ماموران که دیدند خبری از اثر سم نیست، عمامه سید را در هنگام نماز از سرش برداشتند، برگردنش انداختند و او را خفه کردند. وی در شهر کاشمر به خاک سپرده شد.
سالروز شهادت آیت الله سیدحسن مدرس از سوی مجلس شورای اسلامی با عنوان روز مجلس نام گذاری شده است. شایسته است که نمایندگان محترم مجلس با مطالعه شخصیت اخلاقی، اجتماعی و سیاسی این مرد بزرگ، او را الگوی خود قرار دهند و در عمل از ویژگی های بارز اخلاقی و سیاسی و... تبعیت نمایند.
افزودن دیدگاه جدید