-
بن سلمان و فرمان قتل خاشقجی؛ روابط عربستان و آمریکا به کدام سو میرود؟
پایگاه آمریکایی فوربس در گزارشی به موضوع مسئولیت محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در قتل جمال خاشقجی پرداخته است.
امروزه موضوع حقوق بشر یکی از مسائل حیاتی برای مردم و حکومت هاست. اگر چه حقوق بشر با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ میلادی مورد توجه و اسقبال دولتها و ملتهای پس از جنگ جهانی دوم قرار گرفت، اما متاسفانه بدلیل حاکمیت فرهنگ ها، نژادها، زبانها و مذاهب نتوانسته است ضمن حفظ جامعیت و مانعیت خود، از ضمانت اجرای بین المللی حقوق برخوردار گردد، به نحوی که برخی از جوامع بشری به فکر طراحی نظام حقوق بشری متناسب با نیازهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی خود بر آمده اند. حقوق بشر اسلامی از جمله نهادهای مطروحه در کشورهای اسلامی است که بنیانها و بنیادهای خود را ریشه در منابع حقوق اسلام دارد که در مقایسه با حقوق بشر غربی از اصول و مبانی خاصی برخودار است.
حقوق بشر اسلامی چیست؟
بر اساس پژوهشهای انجامشده، حقوق بشر اسلامی را اینگونه بایستی تعریف نمود:
حقوق بشر اسلامی مجموعهای از حقوق و امتیازهایی است که از سوی خداوند متعال در قالب احکامی وضعی یا تکلیفی و یا از سوی حکومت اسلامی که جایگاه آن به پشتوانه احکام الهی درون نظام حقوقی اسلام مطرح میشود، به رسمیت شناخته میشود؛ این حقوق برای همه انسانها فارغ از تمایزات اعتباری و تکوینی وضع شده و الگویی منسجم، نظاموار و تجویزی برای تعامل با جنس بشر عرضه میکند؛ همچنین این حقوق با حقوقی که بر اساس تمایزات عقیدتی و مبتنی بر ویژگی شهروندی اسلامی لحاظ میشود کاملاً متفاوت است. رعایت حقوق بشر اسلامی و قواعد ناشی از آن به مانند بسیاری از احکام اسلامی که امتثال آنها بر مسلمانان واجب است، لازم بوده و بر اساس همان مبنا تضمین این حقوق نیز باید از سوی مسلمانان صورت گیرد؛ سازوکارهای مختلفی از قبیل معاهده و قرارداد برای لازمالاجرا کردن این حقوق بر غیرمسلمانان نیز قابل پیشبینی است.
حقوق بشر اسلامی
نقض حقوق انسان ها، یکی از مصائب همیشگی بشر بوده و هست. دفاع از آن نیز همواره مدعیان راستین و دروغینی داشته است. در این میان سندی معروف به اعلامیه جهانی حقوق بشر و چند میثاق دیگر، با تعریف و تفسیر با خاستگاه اومانیستی و سکولاریستی، مانیفیست چرا ناپذیر حقوق بشر خوانده میشود.
در حالی که در نگاه دینی و براساس فرموده امام علی(ع) "انسان ها از دو دسته هم کیش یا همانندی درخلقت" خارج نیستند و بیتردید از هر دو منظر دینی و انسانی، از حقوق واجب الاحترام برخوردار اند. که میتوان آن ها را در اصولی مانند حق حیات، تحصیل و حق امنیت، حقوق شهروندی و نیز حقوق دینی، اخلاقی و... به عنوان بارزترین مصادیق حقوق بشری دینی دانست.
در آنسو، علیرغم میثاق ها و نهادهای متعدد حقوق بشری، شاهد بیشترین نقض حقوق بشر از جانب تدوین کنندگان غربی آن هستیم که اقلیت سرمایه دار حاکم برجهان به یمن بهره مندی از رسانه های قدرتمند و در اختیار داشتن نهادهای بینالمللی با وجود نقضهای مستمر و فاحش حقوق بشر، مدعی دفاع از آن نیزهستند.
به هرحال، ماهیت و خاستگاه سیاسی و فکری مدونان اعلامیه حقوق بشر و دیگر میثاق ها، نیاز به بازخوانی مجدد دارد، تا در پرتو آن تفاوت شرایط خاستگاهی، تعریف ها و تفسیرها، مولفه ها و مبانی ارزشی، فرهنگی، سیاسی و جغرافیایی غربی، از جهات جهان شمول آن میسور گردد؛ تا بتوانیم با توجه به مبانی فلسفی و دینی خود، تعریف و قرائت همگون با مبانی و ارزش های دینی، ملی و فرهنگی جامعه خویش را سامان دهیم.
اینکه در قانون اساسی کشور ما (ماده3)"هيچ قانونی نمی تواند مخالف معتقدات واحکام دين مقدس اسلام باشد." و از سوی دیگر درمادهرعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر میثاق های بین المللی را پذیرفته، حاکی از حاکم بودن مطلق ارزشهای دینی و فرهنگی بومی ما برهر قانون و میثاقی است و تا جایی که به نقض این ارزش ها منجر نگردد، حقوق مذکور در اعلامیه و سایر اسناد پذیرفته شده محترم شمرده میشود. براین اساس دین منبع حقوق بشر در اسلام است و تعالیم دینی و متون فقهی و تقنینی ما مثبت این معناست.
متاسفانه، قدرتها ومکتب هایی که عناد با دین دارند، تلاش میکنند، هر حادثه ای را به گونه ای پوشش دهند که به پای دین بنویسند و ظلم در حق انسانها را ناشی از فضا و جفای دینی تبلیغ کنند.
حال آنکه درهیچ دینی و مکتبی و هیچ میثاقی غربی و شرقی به اندازه دین اسلام، از حقوق انسان ها، حمایت و دفاع صورت نگرفته است. اصل حق حیات، اصل برابری، اصل کرامت انسانی، اصل آزادی و اصل مالکیت، اصول پنج گانه حقوق بشر در اسلام است.
دین اسلام تمام برنامه زندگی و به منظور فراهم آوردن سعادت دنیوی و اخروی، به تمام ابعاد مادی و معنوی انسان توجه و اهتمام ویژه دارد و برتری و جامعیت آن نسبت به حقوق بشر نیز کاملا روشن است. زیرا، حقوق بشر مورد استناد داعیه داران دفاع از حقوق بشر با خاستگاه اومانیستی و سکولاریستی بوده و محصول معرفت محدود انسانی است که ناتوانی آن از شناخت خویش و نظام هستی، امر مجهولی نیست و به همین دلیل انسان نیازمند وحی است، تا از طریق خالق انسان به تعریف و تعیین حقوق واقعی نائل آید.
قدمت حقوق بشر غربی در مقایسه با حقوق بشر اسلامی
موضوع حقوق بشر با فرهنگ شکل گرفته در حقوق بین الملل غرب از سابقه دیرینهای برخوردار نیست، بلکه به قرن هجدهم یعنی سال ۱۷۸۹میلادی برمی گردد که اولین اعلامیه حقوق بشر، پس از انقلاب کبیر فرانسه، در یک مقدمه و ۱۷ ماده منتشر شد. این در حالی است که حقوق بشر اسلامی ریشه در دوران آغازین حکومت اسلامی و شکل گیری حکومه النبی پس از هجرت پیامبر اسلام از مکه و تشکیل حکومت اسلامی در مدینه دارد. موضوعات عدیدهای حقوق بشری نظیر احترام به کرامت و حیات انسانی، حق آزادی و تعلیم و تعلم، رعایت حقوق اقلیتهای مذهبی، حفظ حقوق اسرای جنگی، عدم تبعیض نژادی و برابری انسان ها، عدالت اجتماعی، رفتار مساوی با شهروندان و... همگی از حقوق بشری حکایت میکند که از صدر اسلام مطرح بوده است.
رشد و شکوفایی آموزههای حقوق بشری و توسعه یافتگی نهادهای مبتنی بر حقوق بشری از آغاز ظهور اسلام، همگی حکایت از حرکت تکاملی حقوق بشری در اسلام بر اساس فطرت بشری و توسط شارع مقدس اسلام مینماید. به جرات میتوان ادعا کرد که شکل گیری حقوق بشر معاصر حتی در مفهوم غربی آن در سالهای نه چندان دور با تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر، نیز ریشه در مجاهدتهای انسانهای وارسته و به ویژه انبیاء و رسولان الهی دارد.
دستورات خداوند منابع اصلی حقوق بشر اسلامی است
خیرالله پروین عضو هیأت علمی دانشگاه تهران مبنا و منابع حقوق بشر اسلامی را اراده و دستورات الهی و مبنا و منابع حقوق بشر غربی را افکار و اندیشههای اشخاص برشمرد و گفت: آنچه که موجب تفاوت در بحث حقوق بشر اسلامی و حقوق بینالملل است، تفاوت در مبنا و منابع است یعنی مبنا و منابع حقوق بشر غربی، افکار، ایدهها و اندیشهها اشخاص و به تعبیری امیال و آرزوهای آنهاست.
وی افزود: درحالی که در اسلام مبنا اراده خداوند است و سایر ارادهها در طول اراده خداوند قرار دارند و منبع حقوق بشر اسلامی نیز، وحی و دستورات خداوند است که در قرآن آمده است.
پروین خاطرنشان کرد: از نظر حقوق بشر بینالمللی این حقوق برخاسته از حقوق طبیعی و ذات انسان است که همراه انسان بوده است و دولتها آن را کشف کردهاند و در نگاهی دیگر حقوق بشر، حقوقی تسلیمی است که دولتها آن را وضع کردهاند و خودشان ضامن اجرای آن هستند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تأکید کرد: از نظر اسلام حقوق بشر از طرف خداوند به انسان اعطا شده است چنانکه در قرآن میفرماید: ما به بنیآدم کرامت بخشیدیم که در اینجا کرامت اعطایی است و فارغ از نژاد، رنگ و قبیله، کرامت ذاتی به انسان اعطا کرده است.
وی افزود: به دنبال این آیه آمده است «انسان را بر زمین و آسمان و دریا حاکم کردیم و این عزتی است که به انسان دادیم و درجایی دیگر میفرماید: ما انسان را خلیفه و جانشین خود قرار دادیم و سایر ملائک و فرشتگان باید به انسان سجده کنند» و از اینجا روشن میشود که مبنا و منابع حقوق بشر در اسلام با نظام بینالمللی متفاوت است.
پروین گفت: با وجود تفاوت مبنا و منابع ممکن است اشتراکاتی بین حقوق بشر اسلامی و بینالمللی وجود داشته باشد که قابل انکار نیست.
اعطای کرامت واقعی به انسان فقط در حقوق بشر اسلامی است
این عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بحث کرامت و اعطای آن به انسان را یکی از اختلافات حقوق بشر اسلامی و بینالمللی برشمرد و گفت: این کرامت به هیچ شکل خدشهپذیر نیست، اما کرامتی به نام کرامت اکتسابی نیز وجود دارد که حقوق بشر بینالمللی آن را نمیپذیرد؛ یعنی انسانها با رفتار پسندیده و اخلاق نیکو کرامت خود را افزایش داده و بر سایر انسانها برتری مییابند.
وی تفاوت دیگر را موضوع حق حیات دانست و تصریح کرد: حق حیات، حقی است که خداوند به انسان به شکل مطلق اعطا کرده است اما اگر فردی حق حیات دیگری را از او بگیرد، اسلام قصاص را برای وی تعیین کرده است که این در حقوق بشر بینالمللی پذیرفته نیست.
پروین افزود: در رابطه با دین و عقیده نیز اسلام میفرماید که انسان تا زمانی که جستجو نکرده میتواند هر دینی را بپذیرد اما وقتی دینی را پذیرفت دیگر آزاد نیست که دین خود را تغییر دهد ولی از نظر حقوق بشر بینالملل فقط میتواند دین خود را تغییر دهد.
اصول حاکم بر حقوق بشر اسلامی و جهانشمولی آن
حقوق بشر اسلامی از اصولی نظیر برهان پذیری بالا بدلیل همخوانی با فطرت انسانی؛ سازگاری و هماهنگی؛ تناسب و دوام، و جامعیت و مانعیت و همچنین اصل وحیانی و الهی بودن برخوردار میباشد. همچنین حقوق بشر اسلامی بر اصول انسان شناسی حقیقی؛ هدفمند بودن؛ حق گرا و تکلیف مدار بودن، مبتنی بودن بر فطرت و خلقت انسانی؛ واقع نگر و جامع و مانع بودن؛ منسجم و هماهنگ و یکپارچه بودن؛ برخوردار بودن از ضمانت اجرای بیرونی و درونی؛ اخلاق مدار و دانایی محور بودن؛ عام الشمول و جهانشمول بودن؛ کمال گرا بودن به جای فردگرایی و یا جامعه گرایی؛ تناسب داشتن در مدار حقوق جنسیتی؛ و در برداشتن حقوق بشر متناسب در شرایط اضطراری، استوار است. بنابراین، حقوق بشر اسلامی میتواند بر خلاف حقوق بشر غربی، جهانشمولی واقعی را برای انسانهای همه اعصار در حال و آینده و با هر ملیت و نژاد و قومیت و جنیستی به ارمغان آورد و از طریق پیشنهاد گفتمان مشترک برای همه بشریت و نفی سلطه، همزیستی مسالمت آمیز برای جوامع بشری را تأمین مینماید.
نقض گسترده حقوق بشر توسط مدعیان حقوق بشر
با آن که سالها از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر گذشته است، نتایج به دست آمده توسط سازمان ملل متحد در اجرای مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر از سوی دولتها و گروههای حاکم بر سرنوشت جوامع، بسیار نامناسب و ضعیف بوده است. مفاد این اعلامیه توسط خود حکومتها و دولتهای امضاکننده و گاه به وسیله ملتهایی که گرفتار تعصبات نژادی و قومی هستند نقض میشود که نمونۀ آن در کشورهای مختلفی از قبیل جنوب لبنان، بوسنی و هرزگوین و کوزوو در یوگسلاوی سابق، و سرزمینهای فلسطین که سالیان متمادی توسط رژیم نژادپرست اسرائیل اشغال شده است مشاهده میگردد.
دولت ایالات متحده آمریکا که خود را از مدعیان حقوق بشر میداند و به نام و در دفاع از حقوق بشر حاکمیت داخلی بسیاری از کشورها را در دهههای اخیر نقض کرده است، با کارنامهای آکنده از جنایت علیه بشریت و نقض حقوق بشر در داخل و خارج این کشور، خود را محکی برای سنجش حقوق بشر در کشورهای دیگر میداند و با همین سنگ محک کشورهای غیرهمسو با سیاستهای واشنگتن را به نقض حقوق بشر متهم میکند.
متاسفانه همچنین بایستی اذعان نمود که با آنکه حقوق بشر و حفظ و حراست از کرامت انسانی یکی از مهمترین دغدغههای حقوق بشر بین المللی به شمار میرود، وجود جنایاتی مانند کشتار جمعی، تبعیض نژادی، فقر، قاچاق انسان، تحریمهای ظالمانه اقتصادی، تروریسمهای دولتی و تقویت و تجهیز گروههای تکفیری و داعش و... همگی نشان دهندۀ آن است که متاسفانه جوامع انسانی به ویژه در کشورهای اسلامی همواره در معرض نقض اساسی حقوق بشر قرار دارند. به عنوان مثال، با آنکه امروزه در شرایط شیوع پاندمی کوید ۱۹ قرار داریم، مشاهده میشود که حقوق بشر میلیونها ایرانی با تشدید تحریمهای ظالمانه اقتصادی آمریکا نقض میشود و کشورهای اروپایی متاسفانه به جای آنکه نقض حقوق بشر توسط آمریکا را محکوم کنند، با سکوت بلکه تایید تلویحی و یا صریح خود نسبت به اقدامات خصمانه آمریکا به نقض حقوق بشر آمریکا مشروعیت میبخشند.
بدون شک، بیمارانی که در اثر تحریم دارو در معرض تشدید وضعیت درمانی خود قرار میگیرند، نمونه بارزی از نقض بنیادین حقوق بشردوستانه هستند. در این رابطه پر واضح است که دو اصل مهم حقوق بشردوستانه یعنی اصل تفکیک و اصل اجتناب از رنج و درد بر افراد بی گناه با نقض فاحش مواجه شده است، ولی متاسفانه مکانیزم موثری برای جلوگیری از نقض این حقوق وجود ندارد.
حقوق بشر، رابطه مستقیم با انسان شناسی و جهان بینی نظامهای حقوقی دارد. نظامهای حقوقی، که رویکرد مادی دارند، با نظام حقوقی اسلام، که دارای بینش توحیدی است، از نظر تشریع حقوق بشر تفاوت اساسی دارد. نظر به اینکه وضع حقوق بشر در اسلام بر اساس فطرت انسان بما هو انسان توسط خالق خلق صورت میپذیرد، بنظر میرسد دستیابی به جهان شمولی برای حقوق بشر اسلامی دور نیست بلکه میتوان ادعا کرد که تعمیم یافتگی و جهانشمولی از خصوصیات ذاتی حقوق بشر اسلامی است.
با توجه به اینکه تنها مرجعی که صلاحیت قانون و ایجاد مقررات برای انسان را دارد، خداوند متعال است و از آنجا که خدا خالق فطرت انسانها بوده و به نیازهای مادی و معنوی وی اشراف کامل دارد و از طرفی نیز بدون هیچ غرض و جانب ورزی مبادرت به وضع قوانین مینماید، بنابراین بهترین احکام در میان جامعه نیز طبعاً احکامی خواهند بود که از این منبع عظیم سرچشمه گرفته باشند.
با توجه به استفاده ابزاری از حقوق بشر غربی، به ویژه در مواجهه غرب با جمهوری اسلامی ایران، لازم است حقوق بشر اسلامی به توسعه یافتگی خود رسیده و ضمانت اجرای لازم را در پیاده سازی در تمامی سطوح جوامع انسانی پیدا نماید.
افزودن دیدگاه جدید